به گزارش خبرنگار مهر، 26 مرداد سالروز بازگشت سرافرازانه آزادگان شجاع به میهن اسلامی یادآور روزی تاریخی و حماسه ساز در تقویم انقلاب اسلامی است که هرگز از اذهان پاک نخواهد شد.
روزی که دلاورمردان کشور با تحمل سالها سختی و شکنجه دشمن در مقابل بعثیها راست قامت ایستادند و از عزت و عظمت کشور جانانه دفاع کردند تا در تاریخ ماندگار شوند.
رایحه آزادی
خورشید آرام آرام، از پس کوه ها بیرون آمد و بر سقف آسمان پدیدار شد و پرتوهای طلایی اش را بر زمین پراکند، رادیو بغداد در صبح روز 24 مرداد ماه، خبر ارسال نامه ای را از سوی صدام و خطاب به رهبر و ریاست جمهوری، اعلام کرد که وی در این نامه به تمام خواست های مشروع ایران جواب مثبت داد که پس از شنیدن این خبر موج شادی به پاخاست و همگان دست به سوی آسمان بردند و جبین بر خاک ساییدند و سجده شکر به جای آوردند.
در انتظار مسافران کربلا
آخرین روز اسارت فرا رسید و اسرا یکدیگر را در آغوش می کشیدند و از یکدیگر حلالیت می طلبیدند و قرآن را بر سر همدیگر می گرفتند و یکدیگر را به آیه های ملکوتی می سپردند و در مرز خسروی بانگِ به کنعان رسیدگان طنین انداز بود و اتوبوس های آن سوی مرز عراق بمنزله فرشتگان نجات در انتظار مسافران کربلا بودند و همگان خاک پاک وطن را توتیای چشم کردند و با مشاهده هر ایرانی رگ حیات در اندام تکیده هر آزاده ای جان می گرفت.
مزار امام، پذیرای آزادمردان
به یاد آن روز که آزادگان به قصد جبهه های نبرد، به جماران رفتند تا دعای پر مهر پیر جماران را بدرقه راه خود کنند و موعظه های عرفانی اش را در جای جای قلبشان بگنجانند دریغا که هنگام رجعت مرکب آهنی آنها را نه به سوی جماران، بلکه به سوی بهشت زهرا هدایت کرد، پس سینه زنان و گریه کنان خود را بر مزار او که در پشت انبوهی خاک خفته بود رساندند و اندوه تنهایی را با اشک سرودند.
اسیران، با ایمان راسخ خود در برابر همه فشارهای جسمی و روحی دشمنان ایستادند و روابط اجتماعی جامعه کوچک اردوگاهی خود را بر پایه اخلاق حسنه بنا نهادند و همیشه یار انقلاب و اسلام بودند تا جایی که یکی از فرماندهان عراقی در مقابل اسرای ایرانی اعتراف کرد که شما در این جا یک حکومت اسلامی کوچک تشکیل داده اید.
به خانه ات خوش آمدی
در 26 مرداد سال 1369 پس از رنج های فراوانی که از هجر یاران بر دل عشاق سنگینی می کرد، سرانجام طلایه داران سپاه عشق پای به خاک میهن اسلامی گذاشتند و به راستی که قلب ملت خانه آنهاست و آنان قدم بر قلب ملت نهادند و آمدند و خوش آمدند.
در سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی در گفتگویی کوتاه با چند تن از آزادگان قزوین تلاش کردیم از این روحیه مقاومت و ایثار تجلیل کنیم تا الگویی برای دیگران باشد.
به سراغ حجت الاسلام اسدالله رضوانی مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه صاحب الامر استان قزوین رفتیم تا در خصوص این روز بپرسیم.
وی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: در عملیات خیبر اسیر شدم و در اسارتگاه موصل دو نگهداری می شدیم و 87 ماه در اسارت عراقیها بودم و این اسارت دستاوردهای زیادی برای همه آزادگان داشت.
وی بیان کرد: اسرا آنقدر با برنامه های مذهبی و دینی مانوس شده بودند که غربت و اسارت و شکنجه ها دیگر کارساز نبود و بسیاری از کمبودهای خود در زمینه های مختلف را نیز در این دوران تکمیل کردند.
رضوانی یادآورشد: بویژه در غروب ماه مبارک و شبهای احیا انس عجیبی با قرآن داشتیم و حقیقتا علیرغم همه محدودیتها و شکنجه ها در اردوگاه برنامه های خوبی داشتیم که روحیه بخش بود و ما را به خدا نزدیک می کرد.
این آزاده گفت: قرآن را نوبتی می خواندیم و در زمانهایی که دیگران به امور دیگر مشغول بودند بهترین انیس ما کتاب آسمانی بود.
مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه صاحب الامر استان قزوین تصریح کرد: دوران اسارت آمیخته با خاطرات تلخ و شیرین بود و یک روز در سال 63 کسی را برای سخنرانی به اردوگاه فرستادند که در خلال حرفهایش جسارتی هم به امام کرد کرد ودر این میان یکی از اسرا بلند شد و به صدام توهین کرد و فریاد الموت لصدام سر داد که جلسه به هم خورد و همه ما را مفصل کتک زدند.
رضوانی افزود: بعد از چند روز این اسیر را بردند و ما فکر کردیم که یا شکنجه شدید خواهد شد و یا وی را خواهند کشت اما در موقع خداحافظی به ما گفت: خوابی دیده ایم که امیر مومنان به من گفت فردا یک مراسم است و تو از رهبر خود دفاع خواهی کرد لذا نگران من نباشید زیرا برای من هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
این آزاده در ادامه بیان خاطرات خود از دوران اسارت اظهارداشت: بعد از یک ماه وقتی این اسیر را دیدم گفت مرا به زیارت کاظمین و نجف و کربلا بردند و نه تنها شکنجه نشدم بلکه سخنران عراقی هم جانمازی به من هدیه داد و در کمال تعجب از من به دلیلی این کار تشکر کرد و گفت: از این که با غیرت از رهبر خود دفاع کردی لذت بردم.
حجت الاسلام رضوانی در پاسخ به این سوال که به آزادی فکر می کردید یا نه گفت: امید داشتیم اما به این زودی فکر نمی کردیم آزاد شویم اما به لطف خدا این اتفاق افتاد و اسرا به کشور بازگشتند و با استقبال گسترده مردم روبرو شدند.
این آزاده افزود: مردم در روز بازگشت ما را شرمنده کردند و وقتی در سبزه میدان قزوین در میان مردم قرار گرفتیم این استقبال آنقدر باشکوه بود که هرگز از اذهان پاک نخواهد شد.
نائب لویی: هیچ اسیری در برابر عراقی ها کم نیاورد
عباس نائب لویی از دیگر آزادگان سرافراز کشورمان در گفتگو با خبرنگار مهر اظهارداشت: 26 ماه در اسارت عراقیها بودم که سه ماه را در سلول انفرادی گذراندم و با سختی های زیادی مواجه شدیم.
وی که از کارمندان اتوبوسرانی شهرداری قزوین است افزود: عراقیها ما را شکنجه زیادی می کردند اما هیچکس کم نمی آورد و انواع شکنجه ها اسرا را آبدیده کرده بود که این مقاومت بعثی ها را عصبی می کرد.
نائب لویی با تشریح بخشی از شکنجه ها تصریح کرد: گاهی برای عذاب دادن اسرا یک کلاهک آهنی را بر سرما می گذاشتند و دستمان را به صندلی می بستند و دیگر کسی صدای شکنجه را نمی شنید و اگر فریاد می زدیم به گوش خود آسیب می زدیم.
این آزاده سرافراز بیان کرد: شاید باورش سخت بود اما امیدوار به آزادی بودیم و وجود حجت الاسلام ابوترابی برای اسرا بسیار دلگرم کننده و امیدبخش بود و هر گاه با آن مرحوم هم صحبت می شدیم یا پیامی دریافت می کردیم مقاومت اسرا بیشتر می شد.
وی گفت: همه دوران اسارت مملو از خاطرات تلخ و شیرین زیادی است که در خاطره ها مانده و هرگز از اذهان پاک نخواهد شد.
قاسمی: با هر عملیات رزمندگان عراقی ها شکنجه اسرا را بیشتر می کردند
علی قاسمی کارمند سازمان مدیریت پسماند شهرداری آزاده دیگری است که 25 ماه و 13 روز را در زندانهای بعثی با سختی های فراوان سپری کرده است اما امروز با روحیه انقلابی حافظ ارزشهای اسلامی است.
وی می گوید در تکریت عراق اسیر بودم و چون اواخر جنگ بود در مقایسه با ابتدای جنگ فشارها کمتر شده بود هر چند شکنجه ادامه داشت.
قاسمی اظهارداشت: هر گاه رزمندگان کشورمان در عملیاتی شرکت می کردند و پیروز می شدند آن روز فشارها و شکنجه ها بیشتر می شد و ما از روی میزان شکنجه متوجه می شدیم که عملیاتی انجام شده و عراقیها شکست خورده اند.
این آزاده یادآورشد: در برخی شکنجه ها تونلی از افراد عراقی درست می کردند و با عبور دادن اسرا از این تونل با باتوم و کابل به جان اسرا می افتادند و آنقدر با کابل به بدن اسرا می زدند که همه بدن افراد کبود می شد.
قاسمی گفت: بارها به دروغ می گفتند می خواهیم شما را آزاد کنیم و این کار آنقدر ادامه پیدا کرده بود که وقتی گفتند آزادید کسی باور نمی کرد و فکر می کردیم باز هم دروغ می گویند اما وقتی آزاد شدیم و با استقبال گسترده مردم به میهن بازگشتیم تحقق وعده الهی را دیدیم.
این آزاده که کارمند مدیریت پسماند شهرداری قزوین است در ادامه اظهارداشت: در دوران اسارت خواندن نماز و قرائت قرآن بهترین مونس و همدم اسرا بود و به همه روحیه می داد و اگر توانستیم این همه سختی و شکنجه را تحمل کنیم به اتکاء تمسک به قرآن و ائمه بود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا درخواستی از مسئولان دارد افزود: ما هیچ خواسته ای نداریم فقط انتظار داریم مردم قدردان نعمتهای الهی باشند و بدانند برای این انقلاب هزینه زیادی شده و خونهای فراوانی ریخته شده و همه وظیفه داریم حافظ آن باشیم و نگذاریم به انقلاب آسیب برسد.
حبیبی: آزادگان طلایه داران حماسه و جهاد هشت سال دفاع مقدسند
منوچهر حبیبی آزادگان را طلایه داران حماسه و جهاد در هشت سال دفاع مقدس دانست و گفت: آزادگان فرهنگ نابی را در دامن خود پرروش دادند و در حقیقت آزادگان متبلور شده فرهنگ ناب دینی هستند.
معاون امور عمرانی استاندار قزوین ادامه داد: آزادگان در راه ثبت و ضبط و دفاع از این فرهنگ کمر همت بستند و جنگ و غربت را هر دو پذیرا شدند تا پرچم و علم دین همیشه بلند و در احتراز باشد.
وی با بیان اینکه آزادگان، جنگ و عزت را با هم تجربه کردند اظهارداشت: اسرای هشت سال دفاع مقدس شکنجه های بسیاری را متحمل شدند اما هرگز لب به سخن نگشودند.
حبیبی تصریح کرد: اسرا و آزادگان دشمن را مات و مبهوت کرده بودند که اینها دنبال چه ایدئولوژی و چه عقیده ای هستند که اینچنین راست قامت و استوار جان خود را فدا می کنند اما لب به سخن نمی گشایند.
وی با بیان اینکه مشق شب و درس صبح آزادگان در حین اسارت، زمزمه عاشقانه و قرائت روحبخش قرآن مجید و دعاهای غافله بود بیان کرد: رمز پیروزی رزمندگان زمزمه های عاشقانه وعارفانه بود.
معاون امور عمرانی استاندار قزوین افزود: آزادگان در دوران اسارت؛ مسلسل زمان جنگ خود را به قلم و بیان تبدیل کردند چرا که قلم برنده تر و کوبنده تر از سلاح جنگی بود.
وی یادآورشد: آزادگان به بهترین وجه ممکن پیام انقلاب و امام را همچون سفیری به گوش جهانیان رسانده اند.
حبیبی خاطر نشان کرد: در حقیقت پیروزی در جنگ، مدیون مقاومت و ایثارگری آزادگان در دوران اسارت بود چرا که آنها تا سر حد شهادت در زیر شکنجه های رژیم بعثی رفتند و حتی به شهادت هم رسیدند و حاضر نشدند گوشه ای و نقطه ای از اسرار جنگ را فاش کنند.
آزادگان، صبورتر از سنگ صبور و راضی ترین کسان به قضای الهی بودند. سینه هایی فراخ تر از اقیانوس داشتند و جمعی مخلص، مقاوم، اهل ایثار و فداکاری و صاحب دل هایی خسته بودند که از همه جا و همه کس بریده و به خدا پیوسته و از قید نفس و نفسانیات رهایی پیدا کرده بودند.
ای آزادگان، تاریخ هیچ گاه شما را که درس مقاومت و ایستادگی و آزادگی به جهان داده اید فراموش نخواهد کرد، شما از جان مایه گذاشتید و امروز ما تنها می توانیم قطره ای باشیم در برابر دریای صفا و صلابت و استواری شما که بهتر از همه شاگردی مکتب اهل بیت کردید و زینب وار مروج اسلام و انقلاب بودید و هم اکنون که به خانه آمده اید نیز باید لباس جدیدی از رزم پوشید و در مقابل دشمن جدید قد برافرازید.
آفرین بر همت شما غیور مردان تاریخ ایران زمین.
نظر شما